به همان میزان که عاشق شدن زیبا و فوق العاده ست شکست عشقی هم خیلی سخت و دردناک بوده و ممکن است فرد را به مرز تنفر از عشق برساند همانطور که الان شاهد هستیم طلاق به دلیل تنفر از شوهر خود چقدر زیاد شده است.
علت تنفر از عشق چیست؟
گاهی اوقات ما تعریف درستی از عشق نداریم و آنرا با توقعات بی جا اشتباه می گیریم و به همین خاطر است که نمی خواهیم عاشق شویم.اما علت تنفر از عشق چیست؟
۱-عشق ورزیدیم و طرد شده ایم
معمولا وقتی به فردی علاقه مند هستیم کارهای زیادی برای او انجام می دهیم.از ابراز احساسات گاه و بیگاه گرفته تا خریدن کادوهای رنگارنگ.از انجاییکه انتظار داریم به همان میزان که عشق می دهیم انرا دریافت کنیم اگر طرف مقابل به اندازه ما تلافی نکند یا به ما عشق نورزد احساس می کنیم که نادیده گرفته شده ایم و یا شایسته دوست داشته شدن نیستیم.به همین دلیل از اینکه دوباره همچین تجربه ای داشته باشیم می ترسیم و از عاشق شدن متنفر می شویم.
۲- فکر میکنم عشق و عاشقی دروغ است
معمولا افرادیکه یک تجربه عشقی ناموفق داشته اند یا در روابط سمی قرار گرفته اند از عشق متنفر می شوند.در صورتیکه همه ی افراد مثل هم نیستند.
یکی از دلایل تنفرهای بی دلیل می تواند شخصیت مرزی باشد ، جهت مطالعه بیشتر به صفحه شخصیت مرزی چیست مراجعه نمایید.
۳- از عشق برای رسیدن به شهوت استفاده می کنند
اینکه عشق و علاقه باعث ایجاد کشش و میل جنسی در افراد می شود کاملا طبیعی است.بنابراین فکر نکنید کسی که عاشق باشد از شما درخواست رابطه جنسی نمی کند.خیلی ها با خودشان می گویند کسی که عاشق باشد خیلی دنبال سکس نیست در صورتیکه این باور اشتباهی است.رابطه سالم جنسی در کنار رابطه عاشقانه بسیار زیبا است و به پررنگ تر شدن عشق و علاقه کمک می کند.
۴-عاشق کسی هستم که لیاقت ندارد
دوست داشتن یک آدم اشتباهی بسیار خسته کننده و آسیب زا است و ممکن است شما را به جایی برساند که از عشق متنفر شوید.
۵- عشق کنترل زندگی ام را می رباید
حتما شنیده اید که عشق چشم ادم را کور می کند.بعضی از افراد بخاطر اینکه عشق باعث می شود همه ی هوش و حواسشان به طرف مقابل باشد حس می کنند کنترل خودشان را از دست می دهند.
از طرف دیگر وقتی در رابطه سمی باشید هرچقدر فرد مقابل با شما بدرفتاری میکند بیشتر به او وابسته می شوید و کارهایی می کنید که دست خودتان نیست و ممکن است ارزش های خود را زیر پا بگذارید.به همین خاطر از عشق متنفر می شوید چون فکر میکنید اجازه نمی دهد روی خودتان کنترل داشته باشید.
۶- والدین شما رابطه درستی با هم نداشته اند
معمولا وقتی فرزندان عشق و محبت یکطرفه والدین را می بینند از عشق متنفر می شوند.چون یاد گرفته اند عاشق بودن درد دارد.
۷- عشق ازادی ام را می گیرد
برخی افراد می گویند عشق ازادی آدم را می گیرد.دائم باید جواب پس بدهی و نمی توانی ارامش داشته باشی.لحظات تنهایی ات گرفته می شود و… به همین خاطر از عشق متنفریم.
طلاق به دلیل تنفر از شوهر خود
طلاق به دلیل تنفر از شوهر خود موضوع بیشترین درخواست های طلاق زنان است.اما چه میشود که یک زن با هزار امید و آرزو ازدواج می کند و یک روزی بخاطر تنفر از شوهر خود جدا می شود.
متاسفانه مشاوره قبل از ازدواج در کشور ما خیلی جا نیفتاده است و به همین خاطر بسیاری از زوجین بدون شناخت کافی از شخصیت و نیازهای یکدیگر ازدواج می کنند و بعد از مدت کوتاهی به مشکل می خورند.
اما جالب است بدانید که گاهی متنفر بودن از شوهر به این معنا نیست که اصلا به او حسی ندارید.ممکن است هم از همسرتان متنفر باشید هم او را دوست داشته باشید.
شاید بپرسید چطور ممکن است؟مثلا دوست دارید همسرتان یک کاری برای شما بکند که هیچوقت تا بحال انجام نداده است.یا حرکاتی بکند که از نظر شما بسیار زشت و حال به همزن است.به شما بی توجهی و بی محلی می کند.در دعواها پرخاش کرده یا بی احترامی می کند.اشتباه های خودش را نمیپذیرد و برای عذرخواهی اقدام نمی کند. از نظر جنسی نمی تواند رضایت شما را جلب کند و هزار دلیل دیگر که ممکن است به مرور زمان حال شما را بد کند و شما را به مرز تنفر برساند.
بهتر است قبل از طلاق به علت تنفر تمام دلایل خود را پیدا کنید چون برخی از انتظاراتی که قبل ازدواج دارید در زندگی مشترک تغییر می کند. گاهی وقت ها واقعا هیچ راه حلی برای بهبود رابطه دو نفر نیست و طلاق می تواند بهترین چاره باشد اما بعضی وقتا هم تنفر به خاطر لج و لجبازی یا سوء تفاهم ایجاد می شود که قابل حل است.بنابراین حتما از یک مشاور و متخصص کمک بگیرید تا برای تصمیم گیری بهتر شما را راهنمایی نماید.
تنفر از شوهر و طلاق
آیا می توان بخاطر تنفر از شوهر طلاق گرفت؟اغلب وقتی زوجین به یکدیگر متعهد می شوند و ازدواج می کنند همه چیز خوب است.دو نفر با شور و شوق و علاقه رابطه و زندگی متاهلی رااغاز می کنند اما به مرور زمان که چهره واقعی زن و شوهر مشخص می شود یا بهتر بگوییم شناخت زوجین نسبت به یکدیگر افزایش می یابد نکات منفی طرف مقابل خیلی بولد می شود.زمانیکه هر دونفر به انتظارات و خواسته هایی که دارند نرسند از ازدواج و آینده شان ناامید شده و دعوا و درگیری در زندگی شروع میگردد تا جاییکه خانم به مرز تنفر از شوهر و طلاق می رسد.
واقعیت این است که اگر زوجین زمان بیشتری را برای اشنایی بگذارند می توانند بهتر طرف مقابل را بشناسند و مطمئن شوند که این فرد می تواند نیازها و خواسته های من را چه از نظر عاطفی چه مادی چه جنسی و … برآورده کند یا خیر.
اما چنانچه در حال حاضر در وضعیت تنفر از شوهر خود هستید و به طلاق فکر می کنید باید در مورد عواقب و چالش هایی که بعد از طلاق سر راهتان قرار می گیرد اطلاعات داشته باشید تا به قول معروف سبک سنگین کنید و ببینید ماندن بهتر است یا طلاق.
برخی از خانم ها بدون معطلی سراغ طلاق می روند چون معتقدند یکبار زندگی می کنند و باید با کسی زندگی کنند که عاشقش باشند.اما برخی خانم ها ترجیح میدهند بخاطر فرزندان یا بخاطر ترس هایی که دارند بسوزند و بسازند. در هر دو صورت پیشنهاد می کنیم قبل از هر اقدامی با یک مشاور دلسوز مشورت نمایید.
تنفر از خانواده
متاسفانه تعداد افرادیکه از خانواده خود تنفر دارند کم نیست.تنفر از خانواده ممکن است در اثر نوع رفتاری که در سنین پایین با کودک می شود اتفاق بیفتد و با بزرگتر شدن پررنگ شود.
بعضی از مراجعین که بخاطر تنفر از خانواده مراجعه می کنند اغلب فکر می کنند که مسئول بدبختی آنها خانواده ای است که دارند.و خیلی شاکی هستند که چرا باید در همچین خانواده ای بدنیا بیایم و این پدر ومادر را داشته باشم.در صورتیکه باید بدانید که هرکسی خودش مسئول تمام اتفاقات زندگی اش می باشد.
اینکه در خانواده ای با شرایط اقتصادی متوسط یا ضعیف بدنیا آمده اید اصلا تقصیر پدر مادرتان نیست.بنابراین دلیلی ندارد که بخاطر چنین مساله ای از آنها متنفر باشید.شما می توانید با توانایی ها و تلاش های خودتان به جایگاهی برسید که می خواهید اما حق ندارید توقع داشته باشید که والدین همه چیز را برایتان فراهم کند.
یک زمان هایی تنفر نسبت به یکی از والدین است.مثلا در شرایطی که پدر سلطه طلب و زورگو است و مادر نقش قربانی را دارد فرزندان در حمایت از مادر ممکن است از پدر متنفر شوند چون فکر می کنند که به مادرشان ظلم می شود.
یا یک زمان هایی خواهر نسبت به برادر خود متنفر می شود چرا؟ چون برادر بیشترین توجه را از والدین می گیرد و به همین دلیل کم کم خواهر احساس تنفر یا نارضایتی می کند.
تنفر از هرجایی نشات بگیرد فقط به خودمان آسیب می زند پس بهتر است که برای درمان نفرت حتما به یک مشاور مراجعه کنیم تا ریشه مشکل پیدا شود.