تابحال پیش آمده که از صمیمیت بیش از حد یک نفر اذیت شوید و دلتان بخواهد رابطه تان را زودتر کات کنید؟ به نظر شما صمیمیت بیش از حد خوب است یا نه؟
در این مقاله به مبحث صمیمیت در روابط خواهیم پرداخت.
۴ دلیل که نشان می دهد توجه بیش از حد در رابطه اشتباه است
صمیمیت بیش از حد
صمیمیت بیش از حد خوب است یا نه؟ همانطور که می دانید هرچیزی که از حد تعادل خارج شود احتمال آسیب را بیشتر می کند.صمیمیت زیادی باعث می شود حد و مرزها از بین برود و کنترل رابطه از دستتان خارج شود.
خیلی وقت ها افراد فکر می کنند چون خیلی صمیمی هستند می توانند هرکاری بکنند، هرطوری دلشان می خواهد رفتار کنند و …در صورتیکه صمیمیت بیش از حد قاتل رابطه است.
مسلما هر کسی در رابطه یکسری خواسته ها و نیازهایی دارد که با تعیین حد و مرز آنها را به شریکش می فهماند اما گاهی صمیمیت زیادی این باور غلط را در فرد ایجاد می کند که اگر این مرزها را نادیده بگیرم هیچ اتفاقی نمیفتد.
برخی از افراد بخاطر عدم اعتماد به نفس و رودربایستی با صمیمیت زیاد قربانی می شوند چون قدرت این را ندارند که از حقوق خود دفاع کنند و جلوی دیگران بایستند.
بنابراین در هر رابطه ای باید حد اعتدال را رعایت کرد.چه در روابط شخصی، کاری، عاطفی و …
صمیمیت زناشویی
صمیمیت زناشویی یک اصل اساسی برای هر رابطه ای است.بعضی وقت ها از زوجین می شنویم که اگر به همسرم رو بدهم از سرو کولم بالا می رود.یعنی صمیمیت زناشویی عواقب دارد و ممکن است همسرم درخواست هایی داشته باشد که من اصلا دوست ندارم.
این تصور کاملا غلط است اتفاقا صمیمیت زناشویی یعنی زن و شوهر انقدر با یکدیگر رابطه خوب و راحتی داشته باشند که آزادانه خواسته هایشان را مطرح کنند و کارهایی را برای هم انجام دهند که نه تنها خودشان بلکه طرف مقابل هم از آن لذت ببرد.
اساسا اگر دو نفر صمیمیت عاطفی نداشته باشند نمی توانند در رابطه زناشویی هم خوب عمل کنند و به صمیمیت زناشویی برسند.
زوجینی که در یک رابطه سالم و درست هستند در مورد تمام مسائلشان گفتگو می کنند.به عقاید و نظرات هم احترام می گذارند و روی حد و مرزهای هم پا نمی گذارند.
گاهی صمیمت بیش از حد موجب آسیب های شدید و ترس از ازدواج می گردد ، برای آشنایی بیشتر در حوزه ترس ازدواج به مقاله فوبیای ازدواج مراجعه نمایید.
اما چند نوع صمیمیت داریم؟
هر فردی قبل از ازدواج باید بداند که چهار نوع صمیمیت داریم.
صمیمیت عاطفی: یعنی خیلی راحت در مورد احساسات خوب و بد خودت صحبت کنی.مثلا اگر اضافه وزن تو را ناراحت کرده آنرا راحت با همسرت در میان بگذاری.
صمیمیت فکری: یعنی راحت و ازادانه نظرات خودت را بیان کنی بدون اینکه احساس ناامنی داشته باشی.مثلا نظرات سیاسی، مذهبی و … خود را مطرح کنی.
صمیمیت جنسی: یعنی دو طرف درگیر فعالیت های جنسی باشند.منتظر نباشند همیشه همسر به سمت او برود.گاهی خودش پیشقدم باشد.اشتیاق دو طرفه برای رابطه جنسی باعث صمیمیت جنسی خواهد شد.
صمیمیت تجربی: وقتی دو نفر در طی انجام کارهای روزمره با هم پیوند برقرار می کنند در واقع درگیر صمیمیت تجربی می شوند.مثلا وقتی همسرتان شیر آب را تعمیر می کند شما وسایل مورد نیازش را دم دستش بگذارید.
تعیین حد و مرز در روابط
تعیین حد و مرز در روابط کمک می کند که به طرف مقابل نشان دهید دوست دارید چطور با شما رفتار شود. با چه چیزهایی راحت هستید، از چه چیزی بدتان می آید و …
وقتی حرف عشق می شود خیلی ها فکر می کنند که حد و مرز در رابطه عاطفی اصلا معنایی ندارد و باید طرفشان را بی قید و شرط دوست داشته باشند و هرکاری برایش انجام دهند.در صورتیکه عشق بی قید و شرط سالم نیست چون فرد مجبور است آنطوری رفتار کند که نمی خواهد.
بنابراین تعیین مرز بین زن و شوهر یا شرکای عاطفی به حفظ یک رابطه سالم کمک می کند.این مرزها باعث می شود از نظر احساسی، فکری، جسمی و …از خودتان مراقبت کنید.
تعیین مرز چه فوایدی برای رابطه دارد؟
کمک به حفظ فردیت:داشتن مرزهای خوب در رابطه به شما و همسرتان کمک می کند که بعنوان یک فرد افکار و احساسات شخصی تان را داشته باشید.با اینکار به خودتان احترام می گذارید.
افزایش احترام متقابل:با تعیین مرزهای محکم و احترام گذاشتن به خودتان است که اولین گام را برای جلب احترام شریک زندگی تان ایجاد می کنید.احترام یک عنصر اساسی در داشتن رابطه سالم است.
جلوی قربانی شدن را می گیرد:در مواقعی که شریک زندگی نمی تواند از خودش دفاع کند تا خواسته هایش را بیان کند ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرد یا از وضعیت موجود ناراضی باشد.حفظ حد و مرزها جلوی بروز این مسائل را می گیرد.
انتظارات یکدیگر را می فهمید: تعیین حد ومرز به شما و شریکتان کمک می کند انتظاراتتان از یک رابطه و مسئولیت هایی که در قبال هم دارید را مشخص کنید.
تقویت صمیمیت: وقتی مرزها و ترجیحات خود را به همدیگر می گویید احساس راحتی بیشتری با هم خواهید داشت و این به نزدیکتر شدن رابطه شما و شریکتان کمک می کند.
توجه بیش از حد در رابطه
توجه بیش از حد در رابطه در بیشتر مواقع مشکل ساز می شود.چرا؟ چون اولا طرف مقابل عادت می کند و تصورش این است که همیشه باید این توجه را از شما بگیرد و اگر این اتفاق نیفتد گمان می کند که یا دوستش ندارید، یا برایش ارزش قائل نیستید و …
اینکه زوجین یا شرکای عاطفی در رابطه به خواسته ها و نیازهای هم توجه کنند و احترام بگذارند یا حواسشان به فرد مقابل و رابطه باشد خیلی خوب است اما اینکه خودمان را بی خیال بشویم و تمام تلاش ما این باشد که به شریکمان توجه کنیم و قید خودمان را بزنیم اصلا خوب نیست.
یک وقت هایی خانم یا آقا بخاطر ترس از دست دادن آن فرد بیش از حد توجه می کنند و به قول معروف لی لی به لالای آن شخص می گذارند که مبادا ترکشان کند در صورتیکه این نشانه وابستگی و مشکلات شخصیتی ماست و حتما باید درمان شود.
همیشه بخاطر داشته باشید که در زندگی عاطفی هم خودتان مهم هستید هم پارتنر شما.یعنی طوری رفتار کنید که اول به خودتان احترام گذاشته باشید و بعد نیاز فرد مقابل را برطرف کنید.
ضمن اینکه برخی از اختلالات شخصیت هستند که توجه طلب می باشند یعنی هرچقدر به انها توجه کنی باز هم توجه بیشتری می خواهند و هرگز سیراب نمی شوند.حواستان به این افراد باشد چون شما را به جایی می رسانند که می گویید دیگر نمیدانم چکار کنم که طرفم خوشحال و راضی باشد هرکاری می کنم باز هم احساس می کند که به او توجه نمی کنم.این افراد هم بایستی برای تشخیص و درمان نزد مشاور روانشناس بروند.
۴ دلیل که نشان می دهد توجه بیش از حد در رابطه اشتباه است
اگرچه توجه و صمیمیت در رابطه می‌تواند سبب دوام و پایداری شود، اما توجه بیش از حد ممکن است تاثیرات مخرب و عواقب جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد. در ادامه به چند دلیل که نشان می‌دهد توجه بیش از حد نادرست است اشاره می‌کنیم.
لطمه وارد شدن به عزت نفس
صمیمت بیش از حد سبب می‌شود تا هم از نظر عاطفی و هم از نظر جسمی در یک رابطه آزاردهنده قرار بگیرید و نیازهای دوست یا شریک زندگی خود را بر نیازهای خود ترجیح دهید. دوست داشتن بیش از حد و قرار گرفتن در یک رابطه یک طرفه می‌تواند از عزت نفس شما به مرور زمان بکاهد.
دور شدن از اصل خود
توجه بیش از اندازه سبب می‌شود تا به شخص دیگری تبدیل شوید و شخصیت اصلی خود را گم کنید و در این رابطه قربانی شوید.
از دست دادن قدرت تصمیم‌گیری در رابطه
وقتی بیش از حد عشق می‌ورزید، مسئولیت اعمال و احساسات شریک زندگی یا دوستتان را به طور تام بر عهده می‌گیرید؛ و این می‌تواند به این معنی باشد که شما ممکن است در “نه” گفتن و قدرت تصمیم‌گیری در رابطه به مشکل برخورد کنید.
دور شدن از رابطه‌ی درست و سالم
گاهی نشانه‌های واضحی در رابطه وجود دارند که نشان می‌دهد یک رابطه ناسالم است و حتی ممکن است حاکی از آن باشد که طرف مقابل، فرد مناسبی برای دوستی نیست. وقتی فردی را بیش از حد دوست دارید، ممکن است به دلیل امتناع از رویارویی با واقعیت، ویژگی‌های منفی او را نادیده بگیرید.